خاطرات زندگی نی نی خوش قدمم

پسرگلم

1396/5/6 14:21
نویسنده : مامان رویا
102 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرگلم

خوش قدم من پسره.یه پسرشیطون که اسمشم امیرعباسه،الهی مامان فدات بشه عمرمن.

۱ مردادبابابایی رفتیم شیراز براسونو۵ماهگیت صبح روز یکشنبه ۱مردادمااز قایمیه به طرف شیراز حرکت کردیم.ساعت ۱۱باترافیک سنگینی که بودرسیدم مطب دکترنظری.منشیش گفت نوبت نداریم ولی ماچون نامه ازاینجاداشتیم گفت ساعت ۶:۳۰ عصربیان.ماهم ازاونجارفتم درمانگاه مطهری که بادکترکسراییان که دکترزایمانم باشه صحبت کنم تاساعت ۵بعدالظهرنشستیم تانوبتم شد.زمانی که هم نوبتم شددکتره گفت من کارزایمان انجام نمیدم.ازاونجا بازبابابایی برگشتیم مطب دکترزمانی براسونو.نوبتم ساعت ۱۰شب شد.خستگی از چهره ی من وبابایی می بارید ولی به عشق توهمه روبجون خریدیم.خیلی ترس واسترس داشتم.همینکه رفتم پیش دکتر.دکترگفت بچتون سالم وپسره.خدای من ازخوشحالی مونده بوددکتره روبغل کنم.اومدم بیرون وقتی این خبروبه بابات گفتم بابات بی نهایت خوشحال شدوگفت خداروشکر.باخوشحالی ازمطب اومدیم بیرون رفتیم پیتزایی پیتزاخوردیم وراه افتادیم.توراه بابابایی ازخوشحالی بگووبخندداشتیم تابسلامتی ساعت ۱شب رسیدیم.

خدایاشکرت ازسپاس بی کرانت

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)